وصلت ما از ازل یک وصله نا جور بود


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

وصلت ما از ازل یک وصله نا جور بود

وصلت ما از ازل یک وصله نا جور بود
من که خود راضی به این وصلت نبودم زور بود

درس و دانشگاه بالکل بی بخارم کرده بود
بس که بودم سر به زیر و در غذا کافور بود
 

رخت دامادی پدر با زور کرد اندر تنم
گفت باید زن بگیری تو و این دستور بود

چند باری خواستگاری رفته بودم بد نبود
میوه می خوردیم و کلا سور و ساتم جور بود
 

این یکی گیسو کمند و آن یکی بینی بلند
این یکی چشم آبی و آن دیگری مو بور بود

سومی هم دو برادر داشت هر جفتش خفن
اولی خر فهم بود و دومی خر زور بود
 

خانواده گر چه یک اصل مهم در زندگیست
انتخاب اولم باباش مرده شور بود

کیس خوبی بود شخصا، صورتا، فهما فقط
هشتصد تا سکه مهر خانم مزبور بود
 

با خودم گفتم که کی داده، گرفته بی خیال
حیف از شانس بدم دامادشان مامور بود

این غزل را توی زندان من سرودم یک نفس
شاهدم ناصر سه کله با کرم وافور بود
 

زن اخ است و مایه درد و بلا با این وجود
می گرفتم یک زن دیگر اگر مقدور بود

 

 

عباس احمدی





:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : کویر
تاریخ : دو شنبه 19 تير 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: